امروز من
امروز من

امروز من

امشب همسر جان با ارزاق شب عید اومد خونه  نسبت به پارسال همه چیز کمتر شده بود 

رفت تو تخت و منم تو  اشپزخونه کارای روز مره انجام میدادم صدام کرد و گفت که برم پیشش باهاش حرف بزنم

و درباره اعتصابشون باهام حرف زد ...  خدا همه همکاراشو پشت و پناه باشه امیدوارم هیچکسی ضربه نخوره  ...