ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بعد از خریدن چرخ خیاطی در مهر ماه ،سرعت خیاطی من بسیار قوی شد و هر روز لباسهای جدیدی دوختم تا جایی که توانستم یقه شکاری، یقه آمریکایی ،یقه آرشال و به زودی یقه آمریکایی هم بدوزم.
اسفند اسفند ماه ما به یاسوج رفتیم و تا پایان تعطیلات فروردین ماه در یاسوج ماندیم در آن مدت رادین را بسیار تلاش کردیم که از جیش بگیریم و میشود گفت موفقیت موفقیت آمیز بود و رادین روز آخر تعطیلات در خیابان شلوارش را پایین کشید و شاش کرد و به این گونه بود که رادین از جیش گرفته شد کمی در شلوارش جیش میکند سپس به دستشویی میرود.
مرداد ماه به سفر شمال رفتیم در سفر شیر رادین را نبردم و رادین بسیار شب گریه کرد و بهانه شیشه شیرش را گرفت اما با کمک مسعود ندا توانستیم با کارتون و دادن شیر پاکتی به او او را سرگرم کرده و او و به او بقبولانیم که دیگر شیشه شیر ندارد و اینگونه بود که رادین پس از سه سال و ۵ ماه از شیشه شیر گرفته شد.
برای انگشتش نیز با او با گیاههای محلی تست کردیم اما موفقیت آمیز نبوده تا ببینیم چه میتوان کرد برایش
رادین درسه سال و ۱۱ ماهگی از پوشک برای پی پی کردن گرفته شد.
حدوداً وقتی دو سال داشت به راحتی پی پی میکرد و روی فرش کارش رو میکرد، بدون استرس اما بعد از مدتی به دلیل جلوگیری ما و لحن تند ما زمانی که روی فرش پی پی میکرد از این کار اجتناب کرد و خواهان پوشک شد به حدی که دیگر به سختی میشد او را برای پی پی به دستشویی برد با استفاده از صندلی آموزشی که به راحتی می توانست روی آن جیش کند خواستم پی پی را توی صندلی کند اما ناب کرد اجتناب کرد و صندلی را شکناند.
آموزشهای بسیار به او دادیم و گفتیم ه میخوری از دهانت وارد شکمت میشود و از آنجا به بعد پی پی میشود و باید بروید دستشویی و پی پی کنیم خیلی طول کشید تا به این مسئله اخت کرد اما بالاخره در بیست و دوم آذر ماه ۱۴۰۲ در ۷۰ مرحله پی پی اش در دستشویی کرد.