امروز من
امروز من

امروز من

امشب وقتی عمه ات میخواست پوشک کنه ماهان و با تمام توان کوچولوت تکون می دادی  یعنی میخواستی جلوی پوشک شدن تو بگیری 


ده فروردین که اومدیم  وقتی من رفتم حموم و تو از خواب بیدار شدی  مثل ابر بهار گریه کردیو تا بهت رسیدم خودمو بخاطر اینکه