امروز من
امروز من

امروز من

چرا انقد زود


چرا انقد زوددلم به رحم میاد چرا انقد زود میگذرم . چرا میبخشم میگذرم محبت میکنم در حالی که هنوز طرف مقابلم منتطه من برم طرفش . چرا وقتی خودم از دلم در اومد منتظر نمیمونم که طر مقابلم بیاد بگه ببخشید اصلا نگه ببخشید بار رفتارش نشون بده متوجه اشتابهش شده .دیگه کی می خوام متوجه دنیای کثیف آدما بشم .

کی میخوام یاد بگیر تواین دنیای کثیف نباد ساده بود . صداقت درمقابل سیاست عین سادگی است . جالب ایجاست که بقیه حس میکنن به من خوبی کردن و صده بار اینو تکرار میکنن . من چون حرف نمیزنم یه این باور میرسن که اره اونا چقد بزرگی در حقم انجام دادن و من بازم سکون میکنم باید هر خوبی که به کسی میکنی بهش نشون بدی لازم شد صد بار بیانش کنی بفهمه هر چند از صمیسم قلب به این حرف اعتقاد ندارم اما خب راه حل چیه ...

راه ش چیه ... باید رفت ... ادم باید از دنیای که بهش تعلق نداره از ادمایی که حرفشو نمیفهمن بگذره ادما عوض نمسشن ادمایی که حتب وقتی بهشون اجازه میدی حرف بزنن اونوقت حاضر نیشت حرفای تو رو بشنون پس نباد کنار اینا بود باید رفت این تنها راهه