امروز من
امروز من

امروز من

مزیت یه دوست منطقی

عصر تنبلیمو کنار گذاشتم رفتم رودکی و ضد لک و اسپری و یه پارچ گرفتم که بتونم شیر ارزون بخرم و هر روز یه لیوان شیر بخورم. کمبود کلسیم رو تو بدنم حس میکنم. بعدش رفتم خونه ندا ، برام گفت که از تمام قضیه ع و ف باخبر بوده ، خود ف براش تعریف کرده بوده، و ندا و زهرا دقیقا منو بی تقصیر میدونستنن و حق رو به من میدادن، خیلی ارامش گرفتم از ندا خوشم اومد چون منطقی و بی طرفانه نظر داده ، فکر کنم اولین کسایی بودن که ب ف گفتن من تو این داستان بی تقصیرم.


اما از دست خودم ناراحت شدم اخه هفته پیش به س غیر مستقیم بد ندا روگفتم ... باید براجبران این اخلاقم هفته اینده هم یه سر برم پیش ندا و باهاش حرف بزنم و غیبتای پشت سرشو واضح جلوش بگم