امروز من
امروز من

امروز من

سلام به خودم یه غغ اومدم بگم تولدم مبارک فرصت‌طلبان روز تولدمه مثل همیشه مسعود و ندا اولین کسانی هستند که به من تبریک میگن اونم حول و حوش یک بامداد صبح ساعت ۱۰ مرجان عزیزم تماس گرفت




سلام به خودم یه غغ اومدم بگم تولدم مبارک فرصت‌طلبان



خیاطی

بعد از خریدن چرخ خیاطی در مهر ماه ،سرعت خیاطی من بسیار قوی شد و هر روز لباس‌های جدیدی دوختم تا جایی که توانستم یقه شکاری، یقه آمریکایی ،یقه آرشال و به زودی یقه آمریکایی هم بدوزم.








عادت های رادین

اسفند اسفند ماه ما به یاسوج رفتیم و تا پایان تعطیلات فروردین ماه در یاسوج ماندیم در آن مدت رادین را بسیار تلاش کردیم که از جیش بگیریم و می‌شود گفت موفقیت موفقیت آمیز بود و رادین روز آخر تعطیلات در خیابان شلوارش را پایین کشید و شاش کرد و به این گونه بود که رادین از جیش گرفته شد کمی در شلوارش جیش می‌کند سپس به دستشویی می‌رود.




مرداد ماه به سفر شمال رفتیم در سفر شیر رادین را نبردم و رادین بسیار شب گریه کرد و بهانه شیشه شیرش را گرفت اما با کمک مسعود ندا توانستیم با کارتون و دادن شیر پاکتی به او او را سرگرم کرده و او و به او بقبولانیم که دیگر شیشه شیر ندارد و اینگونه بود که رادین پس از سه سال و ۵ ماه از شیشه شیر گرفته شد.



برای انگشتش نیز با او با گیاه‌های محلی تست کردیم اما موفقیت آمیز نبوده تا ببینیم چه می‌توان کرد برایش