نشستم درس بخونم اما ذهنم هزار جا هست و بجای درس خوندنم دارم مثل پارسال تو چک نویسم نقاشی میکشم اونم نقاشی های زشت و بی مفهوم ----> با این روند ادمه بدم میشم همون ادم قبلی یعنی کسی که نمتونه ارشد روزانه قبول بشه نمیتونه با ادمای جدید آشنا بشه نمیتونه خوشبخت بشه -----> نمیتونه کار خوب پیدا کنه ----> نمیتونه کار خواستگارخوب پیدا کنه -----> آدم بی جذبه ای میشه ----> پس بهتر که همین الان با یه ادم مزخرف ازدواج کنه که کلاهش پس معرکه است .
قبول شدم جایی که هیچ ارزشی برام نداره
تازه فهمیدم باید یه سری مسائل رو میدونسم که تاثیر داشت و تو انتخاب شیوه زندگی کردنم مثل تعداد پذیرش پایتخت و کل شهرستانا و یا شیوه درست خوندن البته این رو میدونم اما باید اجراش کنم .
زندگی بعشی روزا خیلی عجیب میشه انقد عجیبه کا باور نمیکنی این توییی که تواین شرایط با خودت میگی نکنه داری کابوس میبینی دوست داری کابوس باشه و بیدار بشی و بگی خدا رو شکر که خواب بودم . الان ما خونمون رو جا به جا کردیم اومدیم یه جایی که انگار کابوسه روز اول بخاطر مزایاش خیلی برامون رویایی بود و براش لحظه شماری میکریدم که برم توش اما الان که سه روزه که اینجاییم فهمیدم چه گندی زدم که اینجا اومدم . بچه همسایه 1 سالشه و دم به دقیقه گریه میکنه و روز و نصفه شب هم حالیش نیست . خونه هم قدیمه و صدا جوری شنیده میشه که انگار کنارتن. جهنمی برای خودم ساختم که راه فرار ش 1 سال دیگه بوجود میاد بیشتر از این میترسم که خانوادم با همسایه دعوا کنن و از این ماجرا نگرانم ولی خب اگه بخوان دعوا هم کنن کاریش نمیتونم کنم .
بهتری جایی که الان میرم و توش آرامش دارم شرکن ت دوست دارم اونجا زندگی کنم نه اینجا البته میگن تو سختی ها ادم بیشتر قدر میدونه و رشد میکنه پس بهتره بیشتر بجنگم .
راه حل
1 فیلتر گوش گرفتم بنظر خودم خیلی خوبه و تاثیر داره ، اما بنظر خونوادم همچین مالی هم نیست .
2 پذیرش شرایط علی الخصوص سرو صدا ها....
وقتی داشتم واسه کنکور میخوندم یه موضوع مدام می اومد تو ذهنم اینکه من لیسانشس دارم و ارزش لیسانسمو با کرا کردن نشون بدم و چقدر ادم باید ارشد بگیره و فکر ارشد و این چیزا باشه اما لاان ذهنم از این فکر پاک شده و میدونم سر کار رفتن چه حسی داره پول در اوردن و استقلال داشتن چه حسی داره .
- یا فکرایی که راجب بیرون رفتن دسته جمعی داشتم دیه از این فکرا ندارم و ذهنم کاملا خالی شده از ایم موراد.
- مسائل خواستگار و ازدواجم هم که با سه مورد خواستگاری متفاوت از ذهنم پاک شده .
- برنامه هایی که دوست داشتم یاد بگیرم رو هم امتحان کردم و یاد گرفتم