امروز من
امروز من

امروز من

پودمان دوم

پود دومم از فردا ۸ صب شروع میشه وحضور سر کلاس هم اجباری هستش 

اما این پود امتحان ندارم 

خودش خیلی خوبه 

تقریبا هر هفت روز ۳ کتاب دبیرستان رو باید بخونم 

کلاسا از ۸ تا ۴ عصر هست بصورت مجازی  ، که میگن قبلنا این کلاسا حضوری بوده 

غلت خوردن

در این سه روز گذشته شبا رادین میره تو مود  خودش و با یه وسیله ای بازی میکنه و غلط میخوره پریشب نزدیک ۳ متر از جایی که شروع کرد رفت جلو و مسعود از روی محافظ تی وی برش داشتش

گل گریپ

گل گریپ رو به پیشنهاد کوثر برای رادین خریدم 

و با قطره چکون به مدت دو هفته به رادین میدادم  تقریبا از ۵۰ روزگی شروع کردم و تا ۶ ماهگی ادامه داشت 

رادین با خوردنش اروم میشد 

چسبوندن پیشونیت به اینه

جلو اینه کمد لباس بابابزرگت گرفته بودمت 

کلی ورجه ورجه میکردی بعد خیلی اروم صورتتو به اینه نزدیک کردی و پیشونیتو چسبوندی و خودتو نگاه میکردی 

خیلی لذت بخش بود 

این کارو بارها و بارها تکرار کردی 

خوشم میاد تو ۶ ماه و یک هفتگی میدونستی نباید سرتو محکم بزنی به اینه و این کار رو با یه تومانینه   زیرکانه ای انجام میدادی 

مامانی خوشحاله یه پسر باهوش داره

بغل مامانمو میخوام

الان دهدشتیم 

بابایی ماهشهر 

ساعت ۱۱ با عمو میلاد رفتیم اطراف خونه پیاده روی تو بغل من بودی کمرم درد گرفت  دادمت به عمو که  بغلت کنه اما تو گریه کردی  منم دوباره بغلت کردم 

چند دقیقه بعد دوباره از درد کمر خواستم  عمو بغلت کنه همین که عمو تو دست گرفتت گریه کردی و وقتی اومدی بغل من اروم گرفتی 

من شکه شدم و خوشحال 

شکه از اینکه من تو رو وابسته به خودم عادت ندادم چون دوست دارم در اینده مردی بشی که روی پای خودت وایسی 

و خوشحال شدم که من برات با بقیه فرق دارم 


این اولین تجربه دوست داشتن من بیشتر ازبقیه بود که به وضوح دیدم