امروز من
امروز من

امروز من

مقاله

استاد فراهی   برای درس سمینارش  منو مجبور کرد که مقاله بنویسم 

روزه اولی که اینو بهم گفت  حالم خیلی بد شد  مقاله نوشتن دردسرای خودشو داشت و پیدا کردن همایشی برای ارائه و همینطورشیوه ارائه مقاله به همایش یه داستان دیگه بود که من همیشه ازش میترسیدم و فکرشم نمیکردم بتونم از عهدش بر بیام.   به کمک راهنمایی های همکلاسیی خوبم آقای پیش بهار همایش رو پیدا کردم و مقاله رو با سختی و در کمتر از دو روز نوشتم و ارسال کردم . و اونجا تایید شد و 180 هزارتومن ناقابل هم تقدیم کردم. 

اما خیلی خوشحالم که تونستم مقاله ثبت کنم 

بعد از اون یه اس ام اس شرکت در همایش elconf.ir به دستم میرسه   منم که دیگه داشتن مقاله بهم چسبیده یه مقاله دیگه هم مینویسم و برای اونجا ارسال میکنم و اون هم تایید میشه   این همایشه بین المللیه و از اعتبار بالاتری برخورداره . برای این همایش هم 220 تومن ناقابلافتادم . دوست داشتم حضوری شرکت میکردم اما هزینه حضوری 320  بود....

زهرا شاکری از شنیدن خبر اکسپت مقاله هام خیلی خوشحال  شد ... ممنم ازش  که خوشحالی من براش خوشحالیه 

عقد عاطی به هم خورد

دست ع و پای ن ضربه میخوره و این میشه بهونه ای که عاطی عقدشو به هم بزنه 

منم رفتم خونه و پسره رو دیدم     حق با عاطی بود        همون بهتر که از هم جدا شدن      معلوم بود که اونا با هم زندگی نخواهند کرد     

امیدوارم هر جفتشون یه کیس مناسب پیدا کنن

عاطی ازم خواسته بود که برم خونه و اگه نمیخواست نمیرفتم و خوب شد که رفتم که در حق خواهریمون کم نذاشته باشم.