امروز من
امروز من

امروز من

دلتنگی برای وودی

یه فیلم دیدم راجب انسانایی که ادم خوارن جالبه البته فک کنم اکثر فیلمای این سبکی جالبن، بعدش دلم برا وودی فارسی تنگ شد و یکی از مطالب سال 90 شو خوندم جالب بود که از قبل میدونستم که چی توش نوشته دلم براش تنگ شده و احساس نزدیک بودن بش میکنم انگار یه دوست خوب منه ، از وقتی اومدم تهران شاید فقط یکبار سایتشو باز کرده باشم یکی از دلایلش میتونه این باشه که من به هدفام اونطور که خواستم نرسیدم و از روبرو شدن با خواسته های نرسیده میترسم، وودی منو یاد اهدافم میندازه کلا وودی بود که به من هدفامو نشون داد . 

میانترم

باید میانترم نمره بگیرم تا شاید پاس شم شاید هم مشروط نشم شاید هم نمره خوب بگیدرم 

الان از یکی از همکلاسیام مشاوره گرفتم ببینم چی پیش میاد برام 


امتحان

امتحان 23 م رو میشه گفت خوب دادم . شاید نمره خوبی نگیرم اما قبل از امتحان خیلی استرسی شدم حتی شب تو خواب پا شدم و راه رفتم این خیلی عجیبه برام 


تو حیاط دانشگاه بچه های کلاس رو دیدم و رفتم بیم خانما وایسادم. دو تا از پسرای کلاس میون اون همه دختر وارد شدن و از من جواب تستا رو گرفتن . خیلی حس خوبی بود که بچه زرنگ کلاس باشی 

امشب

من خدیج و ساناز داریم درس میخونیم 

زینب رو با یسری فیلم مشغول کردم تا حرف نزنه 

کوثر رو تختشه و سعی میکنه بخوابه 

نیت داریم تا سه بیدار باشیم ببینیم چی میشه 

دیدار با خانواده

رفتم خونه و برگشتم خیلی خوب بود

امروز رسیدم خوابگاه اصلا حس درس خوندن ندارم خدا بهم رحم کنه 

ثبت نام کنکور سال اینده رو دیدم شصت تومن هم هزینه شه